ویتگنشتاین شش سال از ایام جوانیاش را صرفِ تدریس در دبستانی روستایی کرد. یکبار که عصبانی شد، پسربچهای را آنقدر کتک زد که از هوش رفت. لودویکِ گناهکار دانشآموز را به دفتر مدیر بُرد، پزشک را خبر کرد و زد به چاک. بعداً هم هرچه از او پرسیدند، بهدروغ، چیزی به گردن نگرفت. این اتفاق نقطۀ پایانی بر معلمی او بود و نقطۀ آغازی بر فلسفهورزیاش: فیلسوفی که به دیگران دروغ میگوید، چگونه میتواند در شناختِ حقیقت با خودش صادق باشد؟
Educational
Interesting
Funny
Agree
Love
Wow
Connect with listeners
Podcasters use the RadioPublic listener relationship platform to build lasting connections with fans
Yes, let's begin connectingFind new listeners
Understand your audience
Engage your fanbase
Make money